وبلاگ :
پاسخ به پرسش ها و شبهات اعتقادي
يادداشت :
اگر علي خليفه پيامبر بود، وقتي خواستند با او بيعت كنند، چرا گفت:
نظرات :
4
خصوصي ،
23
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
رضا اسدآبادي
اين که برخي از داستان هاي اديان در اسطورها نيز شبيه دارد چه دليلي دارد.
مثلا در داستان ضحاک،فريدون نيز مانند ابراهيم و موسي قبل از تولدش باعث ايجاد بلوا در جامعه شد و نمرود و فرعون و ضحاک همگي خواب ديدند که فردي سلطنت آنها را نابود مي کند و بعد دستور به قتل پسران دادند.
در اساطير هند نيز از اين دست تاثيرات زياد است.
سوال نهايي اينکه آيا دين از اسطوره تاثير گرفته يا اسطوره از دين و دليل رد يا قبول
هر کدام چيست؟
پاسخ
به نظر مي رسد اسطوره ها(که ساخته ذهن انسان ها هستند) الگو گرفته از حقايق باشند.
البته تخصص ما در اين زمينه (اسطوره ها و علل پيدايش آن¬ها) زياد نيست و قاطعانه سخن نمي گوييم، ولي به نظر مي رسد اسطوره¬ساز از ديده¬ها و شنيده هايش کمک مي گيرد و در ذهنش آنها را پرو بال مي دهد و اسطوره مي سازد.
اسطوره يا افسانه، خيالبافي است، ولي خيالباف براي يافتن زيبا و مقبول، از ديده¬ها و شنيده ها کمک مي گيرد.
البته ديده ها و شنيده هايي که حق و عجيب و غير معمولي هستند. اصولا امور خيالي وام گرفته از حقايق است که ذهن در آنها دخالت کرده و به صورت هايي که مي خواهد، در مي آورد.
اما داستان هاي قرآن و معصومين عليهم السلام خيالبافي و ساخته ذهن اين و آن نمي باشند، بلکه بيان حقايق و اتفاقاتي است که در گذشته واقع شده اند و عالم به گذشته و آينده و پنهان و آشکار، آنها را براي مردم بازگو مي کند تا سبب عبرت و هدايت شود.
داستان هاي قرآن خيالبافي و اقتباس و ساخته ذهن نيستند تا داستان سرايش از جايي براي ساختن آن الگو گرفته باشد، بلکه ميان حقايق اتفاق افتاده اند، بنا براين، اين داستان ها و داستان¬هاي اديان، حقيقت است و از جايي گرفته نشده و چه بسا اسطوره ها از آنها الگو گرفته باشند.
اما آنچه غير از اين داستان ها در کتب منسوب به اديان است، در مورد واقعيت آنها يقين نداريم، بلکه چه بسا اسطوره سازان در کتب انبياي پيشين دست برده و آنها را تحريف کرده باشند.
آنچه بر واقعيت و اصيل بودن آن يقين داريم، داستان¬هاي قرآن و داستان هايي است که در مورد روايات معتبر ديني آمده است که از جايي گرفته شده اند.
اگر بخواهم بگويم داستان هاي اديان يا اسطوره ها، يکي از ديگري الگو گرفته اند، قطعاً داستان هاي اديان (البته داستان هاي قطعي اديان) اصيل و بقيه الگو گرفته از آنها هستند.