بسم الله الرحمن الرحيم
الا اي يوسف زهرا کجايي اميد و دلبر جانها کجايي
همه روز و شب از هجرت غمينم دگر کي مي شود جانا بيايي
سر خوان تو يک عمري نشستم نمک خوردم نمکدان را شکستم
ز زشتي ها جدا مي بودم اي کاش وجودم را نمي آلودم اي کاش
تني را کز گنه پرورده بودم به راه دوست مي فرسودم اي کاش
سلام
من دوست دارم نظر شما را راجع به برهان نظم بدانم- لطفا به وبلاگ واقعيت چيست تشريف بياوريد و نظر خود را اعلام بفرماييد
منتظرتان هستم