خداوند را باید چنان بزرگ داشت که خود بزرگ داشته، چرا که او چیزی از دینِ خویش را از انسان پنهان نداشته و هزینه دنیای آدمی را عهده دار گردیده است{1} و سایه نعمتهای متنوع و متعدد بر آدمی گسترده است. و به فرموده امیرمؤمنان (ع) در پیشگاه چنین خداوندی «همگان در ستودن او بمانند و شمارگران شمردن نعمتهای او ندانند و کوشندگان حق او را گزاردن نتوانند.»{2}
درباره اوصاف فراوانی که خداوند در باره خویش فرموده است میتوان به نکات ذیل اشاره کرد:
1. خداوند غنی است و از ستایش هر ستایش گری بی نیاز میباشد ؛ آنگونه که خود میفرماید: «اًِّنَّ اللَّهَ غَنِیٌّّ عَنِ الْعالَمِینَ ؛ یقینا خداوند از جهانیان بی نیاز است.»{3}
2. خداوند سرچشمه همه خوبیها است و هر کمال و فضیلتی ریشه در خداوند دارد. او هم خالق خوبیها است و هم دارنده آنها و مانند بندگان که فضیلتهای وابسته و غیر استقلالی دارند، نیست، بنابراین ستایش خداوند از خود، ستایشی ریشه دار و حقیقی است.
3. خودستایی هنگامی زشت مینماید که غیر واقعی باشد و بر نداشتهها مباهات شود. در صورتی که تمام کمالات، فضایل و خوبیهای خداوند واقعی است و پروردگار بر فضایل داشته خود مباهات مینماید، خدایی که خالق آن فضایل نیز هست/
4. اوصاف ذکر شده که به نوعی ستایشگری خدا از خود نیز هست، میتواند پیام دیگری هم داشته باشد و آن انس و آشنایی بیشتر بشر با نامها و صفات خداوند است تا با پیوند بیشتر، هم خوانی با صفات الاهی در زندگی انسان سرعت یابد /
پاورقی:
[1]. نهج البلاغه، خطبه 183/
[2]. نهج البلاغه، خطبه 1/
[3]. سوره آل عمران، آیه 97/