در مورد بخش اول پرسش شما باید گفت:
حکمت تلاوت قرآن این است که انسان، قرآن را به گونه ای تلاوت کند که معبود را مشاهده نماید. مرحله نازله مشاهده معبود آن است که در صفحه ضمیر و قلب عابد، چیزی جز علاقه به معبود نباشد. و انسان می تواند به خوبی تشخیص دهد که آیا در قلبش چیزی جز خدا هست یا نه؟
امام سجاد(ع) فرمود «لَو مات مَن بَین المَشرق و المَغرب لَما استَوحشت بَعد أَن یَکون القرآن مَعی» (1) «اگر همه مردمی که بین مشرق و مغرب عالم وجود دارند از بین بروند و کسی روی زمین نباشد و من تنها باشم، چنانچه قرآن با من باشد هرگز احساس وحشت نمی کنم.»
یعنی اگر همه عالم کافر شوند و قرآن با من باشد هرگز احساس ترس نمی کنم.
مرگ حقیقی همان مرگ روح است و انسان کافر حقیقتاً مرده است. از نظر قرآن کسانی زنده اند که دین خدا را قبول کنند «لِیُنذر مَن کان حَیّاً و یَحق القَول علی الکافرین» (2)
حکمت عبادت آن است که عابد معبود را در ضمیر خود مشاهده کند طی این راه نیز محال نیست بلکه شرایط، آداب و احکامی دارد تلاوت قرآن نیز عبادت است. برای این که به مرحله مشاهده معبود راه یابیم باید تا می;توانیم بر چشم و گوش خود کنترل داشته باشیم، هر کس باید مواظب باشد که جز وظیفه شرعی چیزی انجام ندهد محیط کار و محیط منزل را با غفلت از خدا آلوده نسازد.
وقتی انسان قرآن تلاوت می کند، آن گاه که صاحب کلمات آن را با چشم دل مشاهده کرد، به حکمت تلاوت قرآن رسیده است.
در مورد بخش دوم سوال متذکر می شویم:
عواملى که در حال حاضر موجب گشته که قرآن آن گونه که باید مورد توجه نباشد به شرح زیر است:
1- نشناختن جایگاه قرآن؛ بسیارى از مردم قرآن را کتابى مقدس مىدانند و آن را براى مراسم وقسمخوردن به کارمىبرند ولى از نقش اصلى قرآن که نقش هدایتى و کاربردى در زندگى و زوایاى مختلف آن است غافلند.
2- سیاستها و تبلیغات استعمارى؛ از جمله عوامل غفلت مردم از کتاب خدا مشغول شدن ذهن آنها به القائات وبرنامههایى است که دنیاپرستان در سراسر جهان تولید کرده و به مغزها وارد مىکنند از قبیل فیلمها، نوشتهها و دیگرمشغولیتهاى ذهنى.
3- بیان نشدن بسیارى از حقایق و معارف قرآن از سوى برخى از مبلغان؛ از همینرو انگیزه کافى براى توجه مردمبه قرآن ایجاد نمىشود.
4- تفاوت زبان و مشکل فهم آیات قرآن؛ نوع مردم خواهان آن هستند که متن خوانده شده را بفهمند و اگر متنى رابخواند که از آن چیزى درنمىیابد کمتر به آن رغبت نشان مىدهد. در مورد قرآن مجید براى کسانى که آشنا به ادبیاتعرب نیستند این مشکل وجود دارد.
5- گنجانده نشدن قرائت و فهم قرآن به صورت جدى و با روشهاى جذاب در برنامههاى درسى.
حال باید چه کار کرد که قرآن وارد متن زندگی ما شودوامال و کردار ما مطابق با آموزه های قرآنی باشد؟
با توجه به شواهد و دلائل عقلى و نقلى، انسان در زندگى خود یک مسافر است و قرآن راهنماى انسان در این سفر است. هر یک از آیات قرآن دربر دارنده پیامى است که در حکم علائم راهنما وهشداردهنده در این راه است.
بدیهی است کسى که راه نیفتاده و قصد حرکت ندارد، علائم راهنمایى براى او بىمعنا و نامفهوم است، نظیر کسى که هیچ گاه درعمر خود رانندگى نکرده و از علائم راهنمایى و رانندگى هیچ برداشت صحیحى ندارد.
انسانى که با حقیقت اصلى خود انس ندارد و نیازهاى وجودى عالى خود را به خوبى نیافته است، انسانى که اهل خلوت و اندیشه و تفکر نیست هیچ گاه مسافر بودن خویش و ضرورت راهنما و راهبر را درک نخواهد نمود.
میزان بهرهگیرى انسان از قرآن متناسب با ظرفیت وجودى اوست و این ظرفیت به اختیار خود انسان قابل توسعه وگسترش است.
با توجه به نکات بالا براى بهرهمندى هر چه بیشتر از برکات و انوار قرآن موارد زیر مىتواند مؤثر باشد:
1- در گام نخست انس هر چه بیشتر با آیات قرآن لازم است و براى رسیدن به این مقصود تلاوت روزانه حداقل 50 آیه از سوى ائمه اطهار(ع)سفارش شده است.
2- مطلب مهمى که در روایات مورد تأکید واقع شده، تدبر و تفکر در معانى آیات است و قرائت بدون تدبر فاقد آثار وبرکات در مرتبه عالى و مورد انتظار است.
3- در تلاوت قرآن، به بایدها و نبایدها و دستوراتى برمىخوریم، یکى از راههاى عملى استفاده از نور قرآن آن است که انسان در هر روز با خود قرار گذارد که به این بایدها و نبایدها و دستوراتى که در حین قرائت با آن برخورد کرده عملی نموده و پایبند باشد تا تدریجا به زیور زیباى آیات الهى آراسته شود.
4- ائمه اطهار(ع) و علمای بزرگوار همواره توصیه نمودهاند که حرکت را باید با عمل به آنچه مىدانیم شروع کنیم وهمین عمل به دانستهها باعث پیدایش آگاهى و معرفت تازه و رشد و ترقى آدمى خواهد شد.
پاورقی:
1)اصول کافی2/602
2)سوره یس آیه70