بر اساس آیات و روایات، کعبه از زمان پیدایش زمین، محل مبارک و مورد عنایت بوده است.
قرآن کریم مىفرماید کعبه اولین مکانى است که براى عبادت عموم مردم قرار داده شده است انّ اوّل بیت وضع للناس للذى ببکةمبارکا و هدىً للعالمین؛اولین خانهاى که براى عموم مردم قرار داده شده است خانهاى در مکه است که مبارک است و هدایتى براىجهانیان است»، (1)
طبق برخى روایات، حضرت آدم خانه کعبه را بنا کرد و خود بر گرد آن طواف کرده است. (2)
کعبه مرکز بتهاى اصلى مشرکین و مکان پرستش بتها بود مهم ترین و اولین پیام دین اسلام مبارزه با بتپرستى و دعوت به پرستش خداى یگانه نادیدنى بود لذا اسلام در آغاز رسالتش براى جلوگیرى از هرگونه توجه به بتها و تثبیت عقیده توحید در اذهان تازه مسلمانان(که اکثر آنها در سابق بتپرست بودند) مسلمانان در عبادتشان موظف گشتند به سمت بیتالمقدس پایگاه دین توحیدى و معتقدان به توحید، نماز گزارند تا از شائبه هرگونه توجه به بتها مبرّا باشند.
از نظر آموزه های دینی ،انسان بدون هیچ واسطه ای می تواند با خدا تماس بگیرد، با او سخن بگوید، راز و نیاز کند، حاجت بطلبد ، تقاضای عفو و توبه کند و این ها همه از آن وی و در اختیار او است.
در مورد طواف دور کعبه با این عمل سنگ و گل را نمی پرستیم ، زیرا هرگز در سنگ و گل کوچکترین نفع و ضرری نمی بینیم. اگر این اعمال را با اعتقاد به این که سنگ و گل و کعبه، مبدأ آثار خدایی هستند، انجام می دادیم، در ردیف بت پرستان قرار می گرفتیم، ولی برای مسلمانان طواف کعبه یک نوع تکریم ، احترام و ارزش گذاشتن است. نیز اجابت دعوت خدا و لبیک او است، اگر چه برخی بدون توجه به صاحبخانه ، در جستجوی خانه هستند و تمام همت خود را بر خانه قرار داده اند، اما هدف اساسی و فلسفه واقعی رسیدن به صاحبخانه است.
درست است که خداوند در هر زمان و مکانی موجود است، ولی برای حفظ وحدت جامعه اسلامی، محلی خاص در نظر گرفته شده است که همه به سوی آن عبادت کنند. در ایام حج با طواف کعبه، وحدت جامعه اسلامی به نمایش گذاشته شود، ولی هیچ کس کعبه را عبادت نمی کند، بلکه چون خدا و پیشوایان دینی فرموده اند، طبق برنامه خاصی به دور کعبه طواف می کنند، که از نظر ماهیت با اعمال بت پرستان متفاوت است. آن ها بت ها را مبدأ آثار و تأثیرگذار در افعال می دانستند، ولی مسلمانان به هیچ وجه کعبه را مبدأ آثار و تأثیرگذاری نمی دانند و هیچ شأنی برای آن در نظام آفرینش و ربوبیت معتقد نیستند.
پاورقی:
1) سوره آلعمران،آیه 96
2) فروع کافى، ج 4، ص 189