اما وقتی نماز اطاعت امر مولا شد و صرفآ حرکاتی عبادی و فیزیکی نبودمسئله فرق میکند دیگر جان و اهمیت آن مورد بحث نیست اطاعت امر خدا جان را برایمان معنا میکند حیات را برایمان معنا میکند . چطور است که وقتی مسئله مرزهای خاکی یک کشور تهدید میشود جانها بی ارزش میشود جان دادن در راه وطن ارزشمند میگردد و
این مسئله دین و آیین مشخص نیاز ندارد.
از همه اینها گذشته عاشورا و کربلا مقوله دیگری است . در کربلا عقل و منطق بشر پایش لنگ است. در کربلا معادله منطقی برقرار نمیشود.کربلا مکان بارور شدن آرمانهای امام حسین است .آرمانی که نمایش اطاعت محض مولاست اگر زمان نماز شود اطاعت امر در اقامه نماز است حتی به قیمت جان واگر زمان جنگیدن با دشمن است اطاعت در جنگیدن است تا پای جان . حسین مطیع محض مولایش و سربازان حسین مطیع محض فرمانده خود.نگاه به کربلا باید نگاهی آرمان خواهانه باشد نه نگاهی مبتنی بر منطق عملگرایانه. در کربلا جان باخته ها به میدان آمده اند . در کربلا آرمان و هدف اقامه نماز حسین است و امر خدا. مثل بقیه شرایط کربلا که امر اوست از جمله همراهی کودکان و زنان و نیمه کاره رها کردن حج و ..غیره
بنابراین در ظهر عاشورا آنهایی در میدان مانده اند که برای پرواز بی صبرند و تشنگی بیداد میکند . یک لحظه زودتر به مقصد رسیدن برایشان مهم است . مقصدشان نفس کشیدن و راه رفتن نیست. مقصدشان پایان رنج زندگی دنیا و آغاز حیات دائمی وعده داده شده است . آن ها وعده های امام زمانشان را باور کرده اند و عجله دارند برای دریافت جایزه رستگاری ابدی.
پایه دین بر نماز استوار است.جهادهاى پیامبر و نبردهاى على«ع»و نهضتحسینى،همه براى«اقامه نماز»و ایجاد و تقویت رابطه بندگى میان خالق و مخلوق است.
درنهضت عاشورا، نماز جایگاه مهمى دارد.در برخورد کاروان حسینى با سپاه حر در مسیرکوفه،وقت نماز که مىرسد،اذان گفته مىشود،نماز جماعت برگزار مىگردد و سپاه حرنیز به سید الشهدا«ع»اقتدا مىکنند.پیش از شب عاشورا که سپاه عمر سعد به طرفخیمهگاه امام مىتازند،حضرت برادرش عباس را مىفرستد تا با آنان گفتگو کند و شب رامهلت بخواهد تا به نماز و عبادت بگذرانند«ارجع الیهم فان استطعت ان تؤخرهم الى غداةلعلنا نصلى لربنا هذه اللیلة و ندعوه و نستغفره،فهو یعلم انى احب الصلوة و تلاوة کتابه وکثرة الدعاء و الاستغفار».[1] در همان وقت نیز حبیب بن مظاهر به سپاه دشمن خطاب کردکه چرا مىخواهید با گروهى بجنگید که سحرخیزان و شب زندهداران و اهل عبادتند؟[2]خصلتیاران شهید او،روح معنوى و حال عبادت و نیایش و نماز بود و شب عاشورا،زمزمه نماز و نیایش آنان در خیمههایشان پیچیده بود.
به گفته مورخان«لهم دوى کدوىالنحل و هم ما بین راکع و ساجد و قارىء للقرآن»[3] همه شب را به نماز مشغول بودند.به نقلتاریخ ابن اثیر:شب که شد،تمام شب را به نماز و استغفار و تضرع و دعا پرداختند.صبحعاشورا نیز،حسین بن على«ع»پس از نماز صبح با یاران،نفرات خود را سازماندهى کرد.[4]ظهر عاشورا،ابو ثمامه صائدى،وقت نماز را به یاد حضرت آورد.حضرت نیز او را دعاکرد که:خداوند تو را از نمازگزاران ذاکر قرار دهد. آنگاه به اتفاق جماعتى به نماز ایستادندو نماز خوف خواندند.[5]سعید بن عبد الله نیز از یاران او بود که هنگام نماز،جلوى امامایستاد و بدن خویش را سپر تیرهاى بلا ساخت و با پایان یافتن نماز امام،او بر زمین افتاد وشهید نماز گشت.[ 6]
نمی توان این دوعمل را در مقابل هم قرار داد وگفت نماز مهم تر است یا از بین رفتن جان یک مومن زیرا سعید بن عبدالله با عشق و علاقه خود این اقدام را کرد وامام به او این ماموریت را نداده بود.
گذشته از این که در ان اوضاع و احوال نمازخواندن یک نوع مبارزه سیاسی است تا به تمام جهانیان فهمانیده شود که ما اهل نماز هستیم واین ها با نماز مخالفند زیرا امویان شایعه کرده بودندکه اامام حسن و اصحابش خارجی هعستند و از دین اسلام خارج شده اند وامام با این حرکت نمادین نقشه انان را خنثی کرد ودر یک کلام می توان گفت امام حسین و یارانش همه کشته راه نماز شدند.از این رو در زیارت نامه خطاب به او مىگوییم:«اشهد انک قد اقمت الصلاة و آتیت الزکاة و آمرت بالمعروفو نهیت عن المنکر»(7).
آن چه به جهاد،ارزش مىدهد،آمیختگى آن با نماز است.عاشورا تلاقى عرفان وحماسه بود و نهضت کربلا براى احیاى سنتهاى دینى و فرایض الهى از جمله نمازبود.شیعه او نیز باید اهل نماز و خشوع باشد و از دیندارى تنها عزادارى را نشناسد.
پاورقی:
1)- الکامل،ابن اثیر،ج 2،ص 558.
2)- الفتوح،ابن اعثم،ج 5،ص 177.
3)- حیاة الامام الحسین،ج 3،ص 175.
4)- الکامل،ج 2،ص 560.
5)- سفینة البحار،ج 1،ص 136،الکامل،ج 2،ص 567.
6)- بحار الانوار،ج 45،ص 21.
7) زیارت وارث