قبل از پرداختن به پاسخ، لازم است این نکته را یادآور شویم که «شک و تردید مقدمهاى براى رشد و کمال فکرى است». بنابراین از بروز آن نباید نگران بود.
شک و تردید انگیزهاى است که موجب تلاش فکرى مىشود و آدمى را از نقاط تاریک، به وادى نور و روشنایى سوق مىدهد. پس باید از این انگیزه استقبال کرد و در جست و جوى راه کارهاى مناسب جهت حل مشکلات بود. البته اگر آدمى تسلیم تردیدها بشود و براى رسیدن به حقیقت تلاش نکند، بدیهى است که در گرداب اوهام و تردیدهاى خویش غرق خواهد شد.
بنابراین از بروز این حالت ـ که تقریبا مسألهاى متناسب با سن شماست ـ نگران نباشید و با برنامهاى منظم و حساب شده، به رفع تردیدها و کشف حقیقت بپردازید.
مىدانید که فطرت آدمى حقیقت طلب است و تا آن را نیابد، آرام نمىگیرد. به گفته مولوى :
کز نیستان تا مرا ببریدهاند از نفیرم مرد و زن نالیدهاند
سینه خواهم شرحه شرحه از فراق تا بگویم شرح درد اشتیاق
هر کسى کو دور ماند از اصل خویش باز جوید روزگار وصل خویش
آدمى آن روز آرام مىگیرد که جرعهاى از زلال حقیقت بچشد و حلاوت آن را در دل خویش احساس کند. حال چگونه باید حرکت کرد تا این تردیدها برطرف شده و جاى خود را به اطمینان بدهد. به گفته بزرگان براى کشف حقیقت و وصول به آن، دو کار لازم است.
جوانان معمولاً در این سنین درباره مسائل مختلف از جمله اعتقادات و باورهاى دینى خود دچار تردید مىشوند و در صدد پیدا کردن دلایل منطقى و پشتوانه قابل قبولى براى آنها هستند. آنان مىخواهند نظام فکرى و اعتقادى خود را تجدید بنا کنند و به آن استحکام فزونتر بخشند .از آن جا که گاه گمان مىکنند باورهاى دینىشان بر تقلید مبتنى است، تصمیم به اصلاح آن مىگیرند و مىکوشند با تحقیق و موشکافى درباره آنها به ثبات فکرى دست یابند؛ چنین تردیدهایى که فرد را به تحقیق وا مىدارد به مرحله یقین و علم مىرساند، خوب و پسندیده است؛ ولى به شرط آن که همزمان با پدید آمدن آن، شخص به دنبال پاسخ باشد و در تردید باقى نماند.
شک توقفگاه خوبى نیست؛ اما اگر آغاز حرکت باشد، نیکو و شایسته است. اگر تردیدهاى شما از این قبیل است، نگران نباشید. بکوشید با مطالعه و پرسیدن از استادان و کارشناسان، جنبه اعتقادى و فکرى خودرا تقویت کنید و با عمل به دستورهاى دینى(مثل نماز و عبادات دیگر) و پایبندى بیشتر به آنها، ایمان خود را مستحکم سازید.
اگر تردیدهاى شما وسواس گونه است؛ یعنى بدون اختیار و به طور مکرر مطالبى به ذهنتان خطور مىکند - و قادر به قطع آن نیستید - و شما را از فکر کردن درباره چیزهاى دیگر باز مىدارد، اختلالى است که باید درمان شود. این اختلال اصطلاحاً «وسواس فکرى» نام دارد. در ذهن مبتلا یان به این اختلال افکارى بیهوده، شرم آور یا وحشتناک به وجود مىآید و در چرخهاى بىپایان پیوسته تکرار مىشود.
اگر تردیدهاى شما درباره باورهاى دینى از نوع وسواس فکرى است، نیازمند پىگیرى و تلاش بیشترى است و توصیه مىشود با مشاورهاى حضورى با یکى از کارشناسان در این زمینه(روانشناسان بالینى) به حل آن بپردازید. در عین حال در این نوشتار کوتاه نکاتى چند را به عرضتان مىرسانیم، امید است مفید و مؤثر واقع شود. در ابتدا لازم است به آثار و پیامدهاى سوء این نوع افکار و تفکرات وسواسگونه توجه فرمایید و سپس با انجام راهکارهاى ارائه شده در جهت رهایى از آن گام بردارید. بخشى از پیامدهاى سوء وسواس فکرى عبارت است از:
1. اتلاف عمر
2. حواس پرتى و ناتوانى در تمرکز حواس
3. بازماندن از کارهاى اصلى مانند تحصیل علم و مطالعه
4. سست شدن باورهاى دینى
با توجه به زیانهاى یاد شده با رعایت دستورالعملهاى زیر قاطعانه به حل مشکل بپردازید:
1. تلقین: به خود تلقین کنید من به اصول فکرىام کاملاً ایمان دارم و مىتوانم تردیدهایم را رها کنم.
2. تغییر حالت: هرگاه تردید به سراغ شما آمد، مشت خود را محکم به زمین بکوبید و با گفتن ذکرى مثل «لاحول و لا قوة الا بالله» تغییر حالت داده، از آن افکار رهایى یابید و بىدرنگ به کارى مشغول شوید یا به موضوعى دیگر بیندیشید.
3. به مچ دستتان کش نازکى ببندید؛ هرگاه افکار تردیدآمیز به ذهنتان آمد و شما را رنج داد، کش را بکشید و رها کنید. با احساس دردى شدید که به شما دست مىدهد، از آن افکار خارج خواهید شد.
4. زمان خاصى، مثلاً ساعت30/4 تا 45/4 بعداز ظهر، را به چنین افکارى، اختصاص دهید و هر گاه در طول روز تردید به سراغ شما آمد، به خودتان بگویید زمان چنین افکارى فلان ساعت است. در آن زمان مشخص به تردیدها فکر کنید و در طول زمان به تدریج(مثلاً روزى یک دقیقه) از زمان اختصاص داده شده بکاهید تا به صفر برسد.