بر خلاف تصور شما ما فکر می کنیم که در این عصر نیز دین نه تنها مهجور نیست بلکه حتی در جوامع غربی وارد متن زندگی مردم شده وروز به روز گرایش مردم به دین ودینداری بیشتر می شود ودر این میان گرایش مردم به دین اسلام بیشتر است.
تحقیق و بررسى در ادیان و مذاهب این حقیقت را روشن مى سازد که تنها دینى که بر اساس فطرت استوار گشته و مى تواند پاسخگوى نیازمندیهاى بشر باشد، دین اسلام است; از این رو تعالیم اسلام بر پایه دانش و خرد استوار گشته، بالا آمدن سطح دانش و فرهنگ نه تنها از ارج و عظمت قوانین و احکام پر فروغ اسلام نمى کاهد، بلکه بر اهمیت و شکوه آن مى افزاید.
قرآن مجید کتاب آسمانى مسلمانان جهان است. چنانچه مقایسه اى بین این کتاب آسمانى که اساس و منبع احکام اسلامى است، با کتب دیگر، مانند تورات و انجیل کنونى به عمل آید بآسمانى این حقیقت آشکار مى گردد که فقط قرآن مى تواند در این عصر - که عصر فضا و پیشرفت علم است - راهنماى انسان باشد.
تورات و انجیل کنونى که در دست پیروان آن است، داراى خرافات و موهوماتى است که عقل هیچ خردمندى - در صورتى که در باره آنها بیاندیشد - نمى تواند آنها را بپذیرد; چه رسد که بخواهد آنها را ضامن سعادت بشر بداند.
از این رو، روز به روز در دیناى غرب و در نقاط دیگر جهان گرایش به اسلام بیشتر شده و تجلى و فروغ اسلام همچنان روز افزون مى گردد. براى نمونه علت اسلام آوردن یکى از کسانى را که در غرب مسلمان شده است از زبان خودش نقل مى کنیم.
« مسلمان شدن من سه دلیل داشت:
1. اینکه اسلام دینى عملى است. دینى است خالى از اسرار و خرافات. دینى است که بسهولت مى توان آن را فهمید. دیانتى است که چیزى برخلاف عقل ندارد و از پیچیدگیهاى فلسفه الوهیت انباشته نشده است.
2. دینى است که به امور اساسى و اصل مى پردازد. سروکار آن با قوانین اصلى طبیعى و فطرى است. بین دین و علم فاصله اى نمى بیند و عقیده دارد که علم دین بالاترین علم هاست زیرا علم نیکى و زندگى موفقیت آمیز است.
3. درباره همه ابعاد زندگى بشر دستورات کامل و رهنمودهاى گرانقدر مى دهد و در تمام زمینه هاى اجتماعى، نظامى، سیاسى و عبادى داراى راهنماییهاى عملى ارزشمندى است».
با کمال تأسف پیشرفت تمدن و علم با وجود کمک به زندگى مادى بشر، مفاسد فراوانى را نیز با خود به همراه آورد. بسا برنامه هاى ضد اخلاق و منافى با شؤون انسانى که سیل آسا از مغرب زمین سرازیر مى شود و عفت و اخلاق عمومى را در جامعه بکلى از بین مى برد. بدیهى است که اینها مانع پیشرفت تعالیم دینى است.
اگر تبلیغات اسلامى گسترش بیشترى پیدا مى کرد و موانع مذکور جلو پیشرفت احکام را نمى گرفت، اسلام چهره واقعى خویش را به دنیا عرضه مى کرد و به طور مسلم هیچ انسان منصفى نبود که با آن برخورد کند و تحت تاثیر آن قرار نگیرد.
و سرانجام روزى فرا خواهد رسید که مردم از مفاسد دنیاى کنونى به ستوه آیند و از دل و جان پذیراى حکومت عدل اسلامى شوند و خداوند حکومت عدل جهانى اسلام را به دست امام زمان در جهان مستقر سازد.
عدم گسترش اسلام ان طور که برای همگان محسوس وملموس باشد، دلایل مختلفی دارد. یکی از آن دلایل، ضعف تشکیلات تبلیغی مسلمانان و نبودن امکانات وسیع تبلیغی بوده است.
دلیل دیگر که مهم تر از دلیل اول است، نفوذ قدرتهای استعمارگر از طریق گسترش برنامههای تبلیغی مسیحیت و تلاش برای جلوگیری از نفوذ اسلام است. چرا که آنان به خوبی میدانند اسلام یگانه مدافع تودهها و تنها حامی حقوق ملتها است و اگر فرصتی برای طرح تعالیم اسلام و گسترش آن پدید آید، زمینه چپاولگری و غارت آنان از بین خواهد رفت. آنان همواره سعی میکنند چهرهی حقیقی اسلام راستین به دنیا باز شناسانده نشود.
دلایل دیگری نیز می توان برای مهچور ماندن آورد؛ از جمله:
1- برخى اصلاً دنبال دین نیستند و دین را مانع پىجویى هواها و هوسهاى شخصى فرد مىدانند؛ ازاینرو از اساس هر دینى را منکرند.
2- عدهاى هستند که براى آنان مهم نیست که پیرو چه دینى باشند.
3- برخى بر اثر عناد و لجاجت در عین شناخت حقیقت در مقابل اسلام سر فرود نمىآورند. این مسأله در قرآن مجید بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در واقع بخش عظیمى از تاریخ مبارزات پیامبران را انکار و عناد کسانى تشکیل داده است که در عین آفتابى بودن حقیقت، با آن به ستیزه و مبارزه برخاستهاند.
4- بعضى به درستى پیام اسلام را نشنیده و نفهمیدهاند و لاجرم بر اثر ناآگاهى از حقایق اسلام به راه پیشینیان خود ادامه مىدهند. این دسته نیز به دو گروه: جاهل قاصر و مقصر تقسیم مىشوند.
در این میان گروهى نیز انسانهاى حقمدار و منطقى هستند که بسیارى از آنان با اندک آشنایى با حقایق اسلام به آن روى آورده و در برابر آن تسلیم مىشوند (دانشمندانى مانند: پرفسور روژه گارودى، حامد الگار، رنه گنون، دکتر ساشادینا، خانم دکتر واکلیرى و... از این گروه افراد هستند که با تحقیق و آشنایى دقیق با اسلام، به آن گرویدهاند).
ولی به نظر ما نفوذ اسلام ودین در غرب روزافزون است و توجه افراد به دین وخصوصا اسلام جلب شده است.
انقلاب اسلامی ایران، که به رهبری حضرت امام خمینی صورت گرفت، در معرفی اسلام نقش مهمی را ایفا کرد.
بنا بر اطلاعات معتبر وگزارش های مستند نفوذ اسلام در قاره اروپا روز به روز در حال افزایش است. (1)
برخی از شخصیت های فرهنگی اروپا در این باره اظهار می کنند :«ما شاهد افزایش باورنکردنی تعداد مسلمانان در قاره اروپاییم وهر ساله تعداد زیادی در اروپا به اسلام می گروند.» (2)
پرفسور «اشناین باخ» محقق و سرشناس معروف آلمانی در سخنرانی خود در سمیناری در دانشگاه آزاد برلین با بیان این که «اروپای آینده ،اروپای سیاسی واقتصادی وحتی تاریخی نخواهد بود» اظهار داشت:
آینده اروپا مانند گذشته اش نیست ،ادیان جهان به خصوص اسلام در آینده نقش موثری خواهند داشت ودیگر نمی توان آینده اروپا را اروپایی مسیحی تصور کرد.(3)
روزنامه ایل جورنالد چاپ ایتالیا با چاپ مقاله ای با عنوان« اسلام لروپا را تسخیر می کند» با صراحت می نویسد:
«اگر اوضاع به همین منوال پیش برود تا دویست سال دیگر اروپا مسلمان خواهد شد وتمامی شاخص ها از جمله رشد جمعیت این پیش بینی را تایید می کند».
این روزنامه می افزاید : «با گسترش اسلام خواهی در میان شهروندان اروپایی کشورهایی چون فرانسه ، انگلیس، آلمان ،سوئد، اتریش ،هلند ، ایتالیا ، اسپانیا، دانمارک و.... به فهرست کشورهایی که شاهد ازدیاد سریع آمار تازه مسلمانان می باشند پیوسته اند.
پژوهشگران بر این عقیده اند:« اسلام با سرعت خیره کننده ای لروپا را به تسخیر خود در می آورد.
هم اکنون تعداد مسلمانان در انگلیس ،آلمان وفرانسه به چهار تا شش ملیون رسیده ودر کشورهای دیگر اروپایی نیز صدها هزار مسلمان زندگی می کنند.»(4)
در اروپا قبل از سال 1979 تشکیلات بسیار وسیع اسلامی وجود نداشت اماامروزه هیچ کشوری در اروپا نیست که در یک شهر آن چند تشکیلات اسلامی وجود نداشته باشد مثلا در شهر منچستر انگلیس شانزده تشکیلات اسلامی وجود دارد ، در اتریش 85 مسجد وتنا در وین پایتخت آن 33 مسجد وجو دارد .
اکنون در تمام اروپا حدود 25-30 ملیون مسلمان وجود دارد .
در انگلستان شاهد پارلمان ویژه مسلمانان هستیم ودر پارلمان هلند و آلمان نماینده مسلمان داریم ، این در حالی است که این آمار از سوی منابه دولتی تایید شده است. (5)
وضع در تمام کشورهای اروپایی از همین قرار است وبه خاطر طولانی نشدن از پاسخ به همین مقدار اکتفا می کنیم.
برای اطلاع بیشتر مراجعه کنید به کتاب عصر امام خمینی نگارش میر احمدرضا حاجتی
1) روزنامه آلموندو، چاپ اسپانیا ، به نقل از هروه لگرانداز، از رهبران مسیحی فرانسه، ابرار ، 28/8/1370
2) احمد هوبر،روزنامه نگار واندیشمند تازه مسلمان سوئدی ، در مصاحبه با کیهان هوایی ،1/1/1375
3) سمینار مذکور در تاریخ 3/4/1379 برگزار گردید( ماهنامه رایزنی جمهوری اسلامی ایران در آلمان مورخ 5/5/1375
4) الکسی مالاشنکو ، محقق علوم اسلامی بنیاد کارانگی(شعبه روسیه) ،روزنامه کیهان ، 4/5/1378
5) پرفسور محمد حسین هدی : ماهنامه اسلام و غرب ،دفتر تحقیقات اسلامی وزارت امور خارجه ش 28 آذر 1378